ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی

از کار خود افتادی در کار دگر رفتی


صد بار ببخشودم بر تو به تو بنمودم

ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی


صد بار فسون کردم خار از تو برون کردم

گار ندانستی در خار دگر رفتی


گفتم که تویی ماهی با مار چه همراهی

ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی


مانند مکوک کژ اندر کف جولاهه

صد تار بریدی تو در تار دگر رفتی


گفتی که تو را یارا در غار نمی‌بینم

آن یار در آن غار است تو غار دگر رفتی


چون کم نشود سنگت چون بد نشود رنگت

بازار مرا دیده بازار دگر رفتی



#مولوی

ادب پرنور گشته‌ست این فلک

این ندارد آخر از آغاز گوی

روزی اید که دلم هیچ تمنا نکند

دگر ,رفتی ,تو ,ای ,بار ,یار ,دگر رفتی ,با مار ,صد بار ,حال غلط ,غلط کرده

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران