از خدا جوییم توفیق ادب

بی‌ادب محروم گشت از لطف رب

بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد

بلک آتش در همه آفاق زد

***

هر چه بر تو آید از ظلمات و غم

آن ز بی‌باکی و گستاخیست هم

هر که بی‌باکی کند در راه دوست

ره‌زن مردان شد و نامرد اوست

از ادب پرنور گشته‌ست این فلک

وز ادب معصوم و پاک آمد ملک

بد ز گستاخی کسوف آفتاب

شد عزازیلی ز جرات رد باب

ادب پرنور گشته‌ست این فلک

این ندارد آخر از آغاز گوی

روزی اید که دلم هیچ تمنا نکند

ادب ,ز ,بی‌باکی ,پرنور ,بی‌ادب ,فلک ,پرنور گشته‌ست ,گشته‌ست این ,ادب پرنور ,این فلک ,و نامرد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تعمیرات پکیج وکیل طلاق پیروزی اموزش و یادگیری دیجیتال مارکتینگ دکتر و درمان با دارو مرگ دانلود رایگان سریال آقازاده قسمت 23 حرف دل گروه حمل و نقل بین المللی گلدن گیت نشاط در مدارس Sh.S وبلاگ ضیاالدین ناظم پور